بنام خدا
پست دوم گزارش لحظه به لحظه نقد ماه عسل ۹۲ در فرهنگسرای رسانه.البته بهتون قول میدیم عکسهای اختصاصی در اختیارتون بگذاریم.همکاران خوبمون در این نقد حضور دارند.
در ادامه مطلب با سری اول این گزارش همراه با ماشید...
مجری برنامه آقای جمشیدی هستند
احسان علیخانی: مدیر برنامه های ما آقای شریعت پناهی هستن و سال 86 یه طرحی وجود داشت و شبکه 3 یه برنامه ای رو به من پیشنهاد کرد که مدلش هم تهیه بود و هم اجرا.
احسان: خدا رو شکر که اون برنامه بعد از چند قسمت تونست مورد استقبال قرار بگیره، به هر حال استارتش از سال 86 بود و اونجا ما فهمیدیم که میشه بدون در حضور ستاره های عرصه های مختلف هم میشه یه برنامه خوب و مورد استقبال ساخت! ماه عسل اثبات کرده که میشه با خود خود مردم هم برنامه جذابی ساخت!
احسان: همینقدر که ماه عسل انقدر طرفدار داشته و تونسته در لحظاتی جریان و حسی رو برای مردم ایجاد کنه و همینقدر که تماشا شده، یعنی قصه اون آدمایی که ما دعوت کردیم شنیده شده و ما از همین راضی ایم!
جمشیدی: از همون روزای اول پخش ماه عسل 92 حاشیه هایی هم در مطبوعات پیش اومد و خیلیا انتقاداتی هم داشتن. خیلیا اشک ریختن با این برنامه. اشک شوقی که دلیلش حس دلتنگی بین من و خدا بود. اما خودت چی فکر می کنی احسان؟ به نظر خودتم سوژه هات همیشه تلخ بوده؟
احسان: شما از شنیدن قصه یه آدمی که از راه دور اومده و شما باهاش همزادپنداری می کنین، یعنی هنوز یه چیزی توی قلبتون سوسو میزنه و روشنه که اسمش همون وجدانه!
اینو هم در نظر بگیرید که ماه عسل یه معدلیه از آدمایی که توی جامعه مون وجود دارن!
احسان: من بعد از 12 سال برنامه سازی توی تلویزیون می تونم 5 روز بشینم توی دفترم و کل برنامه ماه عسل یک سال رو ببندم، با موضوعات کلیشه ای و معمولی و همیشگی! خیلی کار ساده ایه. اما اینطور نبود و امیدوارم که زحمتی که ما کشیدیم رو درک کنین!
سؤالات رو آقای جمشیدی می پرسه، ولی احسان رو می کنه به دوربین ها و خبرنگارا و جواب میده!
احسان: منم می تونم برنامه های شاد بسازم که دو نفر بخندن و شاد شن. مردم ما هم واقعاً به نشاط نیاز دارن. ولی این برنامه ها هم لازمه. وجدان ملت باید بیدار شه. به من اتهام زمخت بودن در مقابل احساس این آدمای شریف رو می دادن. ولی من یه رسالتی داشتم و باید تمام سختی ها رو تحمل می کردم و خودمو جمع و جور می کردم.
اقای شریعت پناهی، مدیر گروه اجتماعی شبکه ســ3ـــه
نوبت به سؤال از آقای شریعت پناهی، مدیر گروه احتماعی شبکه 3 میشه و درمورد سوژه ها و تلخ بودن برنامه از ایشون پرسیده میشه.
شریعت پناهی: سوژه های ما با اینکه تلخ بود، اما انتهای همشون یه امیدی داشت! حتی اون خانم معتاد یا اون پسری که ربوده شده بود و ...
شریعت پناهی: آقای علیخانی یک هفته قبل از ماه رمضان 80 سوژه برای ما آوردن و یکی توی یه جلسه اینا رو مطرح کردن و قبل از ماه عسل اونا رو کاهش دادیم و رسوندیم به 30 سوژه. دردسر اصلی ما هم بعد از شروع برنامه بود که تازه سوژه ها به سمت ما سرریز شد و نامه ها و پیغام های زیادی برامون می رسید! ما 2-3 تا از سوژه هامون هم سوژه هایی بود که در میان ماه رمضان به ما معرفی شده بودن.
سؤال جنجالی جمشیدی: راز خاصی داره که احسان فقط سال های زوج برنامه ماه عسل رو اجرا می کنه؟
در ضمن آقای موسی سلامت یا همون عمو موسی هم در این نقد شرکت کرده
آقای شریعت پناهی: خب این دست خودمون نیست. ما از آقای علیخانی می خوایم که تا نوروز سراغ برنامه ای نره و استراحت کنه تا ماه عسل بعدی. ولی بازهم ناهماهنگی هایی پیش میاد. دلیل دیده شدن برنامه امسال هم شاید این بود که مردم سال پیش ماه عسل رو دیده بودن و مدت زیادی بود که آقای علیخانی رو ندیده بودن. امیدواریم که حواشی کمتر بشه و هر سال آقای علیخانی رو توی ماه عسل ببینیم.
شریعت پناهی: اتهام های زیادی به ما زده شد، خصوصاً درمورد اون کودکی که از بهزیستی به یه خونواده ای داده شد، ولی ما خوشحالم میشیم که دوستان ما رو نقد کنن و کمکمون کنن که برنامه های بهتری بسازیم.
احسان: ما گفته بودیم که برای عید فطر به بهترین نقدها جایزه میدیم، یه سریا دیگه خیلی افراطی کار کردن و فکر می کردن اگر فحشمون بودن، دیگه حتماً جایزه می گیرن. یکی از دوستان خودش خیلی نقد بلندبالا و خوب و زیبایی داشت. من یه روز بهش زنگ زدم، باورش نمیشد که منم و هرچی می گفتم، می گفت تو احسان علیخانی نیستی. امکان نداره با اون نقدی که من نوشتم، بخوای بهم جایزه بدی.
به هر حال این برنامه در میانه اجرای خودش جسارت به خرج داد و خواست که به منتقدین خودش اجازه خودنمایی بده و حتی بهشون جایزه دادیم.
سؤال بعدی آقای جمشیدی درمورد دکور برنامه هست، و درمورد انتقاداتی که مردم بهش داشتن.
عمو موسی در نقد ماه عسل ۹۲
ماه عسل 90 ما یه ایده خیلی ساده داشتیم. یه پرده ای بود که باز و بسته می شد. من خیلی دوست داشتم برای اولین بار توی تلویزیون یه پرده ای باز بشه و مردم داستانیو نگاه کنن و بعد از اتمام داستان، اون پرده بسته بشه.
سال 92 خدا رو شکر تونستیم فضایی داشته باشیم و از لحاظ زیربنایی اونو بسازیم. 2 ماه روش کار کردیم. با همین طرحی که من سال 90 داشتم، حالا دکور ما تبدیل به دنیایی شده بود که می رفتیم توش و بعد از تموم شدن داستان، ازش می اومدیم بیرون.
یکی از برنامه ها بود که 20 دقیقه ازش گذشت و رفتیم برای استراحت، یه دفعه مهمون ما ازمون پرسید که برنامه کی شروع میشه؟ فکر کرده بود من خیلی عادی می خوام بشینم باهاش حرف بزنم و تازه آماده اش کنم.
خیلی از مهمونای ما حتی تا حالا تهران رو هم ندیده بودن. حالا فرض کنین من بخوام اونا رو توی محیطی قرار بدم که جیغ و شلوغ باشه.
احسان: مهمون من چیزی نداشت که توی اون دکور ذهنشو به خودش جلب کنه. یه صندلی روبروش می دید و من رو!
بقیه گزارش در قسمت سوم...